f:5.6 | ES:1/10 sec | ISO:500 | NIKON D80 | Nikkor 18-135 95mm |Teh-Niavaran
آلبرتو جاکومتی در سال 1901 در دهکدهی سامپا، جایی که خورشید سه ماه از سال در آسمان آن جا دیده نمیشود به دنیا آمد. این دهکده در مرز سویس و ایتالیا ، در دره ای تنگ میان کوههایی که ارتفاع آن به سه هزار متر میرسد قرار دارد. آلبرتو اولبن فرزند یک خانوادهی متوسط بود که جمعا چهار برادر و خواهر میشدند. پدرش، جووانی جاکومتی، یک نقاش نسبتا موفق پست امپرسیونیست بود که روی هم دستش به دهانش میرسید و مادرش، آنه تا، زنی روشنفکر و مدبر بود. این دو، در محیطی سرشار از صفا و آرامش، بالهای مهربان خود را بر سر فرزند خود گستردند و راه هنرمند شدن را برایش هموار کردند. ...در آمد پدر جاکومتی آن قدر بود که فرزندش را برای آموختن نقاشی به ژنو، ایتالیا و پاریس بفرستد و حتی بعد از تمام کردن تحصیلات، مخارج زندگی او را تامین کند. پدر جاکومتی در 1920 در بینال ونیز شرکت کرد و فرزندش را هم با خود به آنجا برد. جاکومتی در ونیز آثار تینتورتو را دید و به سرش افتاد که مانند او نقاشی کند. در بازگشت از ونیز، به پادوآ رفت و آن جا، در نمازخانهی آرنا، جوتو را کشف کرد. میگوید :"دیوارنگارههای جوتو مانند تند بادی ویرانگر به سینهی من خورد، دردی ژرف و اندوهی بزرگ سراسر وجودم را فراگرفت و از آن پس احساس کردم که بیش از پیش سرگشته و بی هدف شدهام." (قره باغی، 53 ) جاکومتی در سالهای 1920 تا 1922 در ایتالیا به کارآموزی پرداخت و سپس به مدت سه سال در پاریس زیر نظر نقاش و مجسمه ساز فرانسوی به نام "بوردل" به کار مشغول شد. (جلالی جعفری، 86) سالی یک بار برای دیدن خانواده به زادگاه خود سر میزد واین تنها مسافرت او بود. فضای پاریس برای جاکومتی همان اندازه باز بود که فضای استامپا بسته بود و همان قدر پر جنب و جوش به نظر میآمد که استامپا ساکن و آرام بود. جاکومتی بعد از سه سال آموزش مجسمه سازی، در 1925 همراه برادرش دیه گو کارگاه کوچکی اجاره کرد و به شکلی حرفه ای به مجسمه سازی پرداخت. دو سال بعد، پس از برگزاری نخستین نمایشگاه انفرادی خود در یکی از گالریهای زوریخ، به کارگاه دیگری که یک اتاق کوچک بود نقل مکان کرد. جاکومتی تا پایان عمر در این اتاق زندگی و کار کرد. با همسایگان و اهالی محل نمیجوشید، از آشنایی و مراوده با مردم گریزان بود و همیشه استامپا را خانهی خود میدانست. (قره باغی، 53 ) جاکومتی متاثر از مجسمه ساز رومانیایی "کنستانتین برانکوزی" در دههی 1930 به هنرمندی سوررئالیست تبدیل شد. بعدها او به تک پیکرههایی واقع گرایانه تر روی آورد که پیکرههایی بسیار لاغر و ساخته شده از گچ روی اسکلت سیمیهستند. نمونه بارز این نوع مجسمه سازی" مردی در حال اشاره" است که در سال 1947 ساخته شده است و در نگارخانه تیت لندن نگهداری میشود.( جلالی جعفری، 86) جاکومتی در سال 1960 به سرطان مبتلا شد و در سال 1966به علت سکته قلبی در سویس درگذشت.
زیبا و اطلاعات کافی و عالی :)
جای ما هم که کلییییییییییی خالی بود ;)
بله ... حتما